نقد فیلم قهرمان – ابرقهرمانها وجود ندارند

تا پیش از سناریو «قهرمان» در جشنواره کن ۲۰۲۱ کسی خبر از قصه فیلم نداشت و همانطور که میدانیم این فیلم در خموشی خبری ساخته شد. ولی هنوز فیلمهای دیگری هم میباشند که هنوز به سناریو در نیامدند و احتمال تغییرات در همین لیست وجود دارد. این همدردی متناوب میباشد که ناشی از تغییر‌و تحول تقریباً نامحسوس در تأکیدات فرهادی در یک صحنه معین است. نظیر صحنه ای که رحیم به طور اتفاقی در یک بازار مهم بهرام روبرو میشود که به فیلم عنصرها احساسی و اخلاقی خود را میبخشد. آن ها اصلی هم همت می کنند طلاها را بفروشند. اینکه کدام لاف موجه است، چه انگیزه ای آن‌ها را وادار مینماید و چه میزان بایستی آن ها را گسترده کرد… به حیث می‌رسد به ادله فعالیت در تئاتر، اصغر فرهادی نویسنده و کارگردان فیلم دلیر بتواند در شگفت انگیزترین مکان ها درام را پیدا کند. به برهان طولانی بودن توضیحات، بخش اول در متن حاضر ارائه خواهد شد و بخش دوم که پاسخ به ادعاهای سراسر کذب مطرح شده در یک مذاکره است، بهزودی منتشر میشود. ولی مطمئن بودم که اصغر فرهادی یک منطق به جهت این سکانس داراست و آن همین بود که دختر از چادر تنها به جهت پوششی نمایشی استفاده می کرد. همینطور یک باز‌نگری نمایشی از شیوه افزایش قهرمانان ما بر بر روی اساس های نتورک های اجتماعی میباشد که از واقعیت آشفته و گاه غیر قابل شکافت زندگی اصغر فرهادی دلیر قهرمان» انسان ها میکاهد. که در ادامه ظهور و سقوط ابعادی شخصیت او را به عنوان یک عزیز در شبکه های اجتماعی پیش بینی میکند. بعداً تأکید آن بر شیوه گزارش گیری اخبار و رسانه های اجتماعی از تحریف های ریز قصه رحیم می باشد که شروع به منسجم شدن همه چیز در ساختار ماجرا فرهادی میکند. از برخی جنبه ها، همه چیز کاملا حساب شده است، چون حل همین تنش شامل بیداری اخلاقی ساختگی متمرکز بر پسر رحیم است که مهم اختلال گفتاری شدید میباشد. در حالی که رحیم کارایی مینماید از محاصره روانیی که بهرام آن را تحریک میکند فراروگریز کند. علت این که به ایشان گفته می‌گردد حساس تالیف همین طومار همین مورد قضیه را تایید کنند، منظور خود فرهادی در عدم ذکر نامشان به عنوان طراح و ایدهپرداز در کارهای کلاسی هنرجویان بوده می باشد که مطلقا اگر در عصر ورکشاپ، ایشان حیاتی هنرجویان موافقت کرده بودند که نامشان در تیتراژ ذکر شود، دیگر نیازی به چنین نامهای نبود.