فی ریچاردسون از کودکی می خواست رقصید و لطف و حرکت باله او را مجذوب خود کرد.
وی یادآوری می کند: “فقط به نظر می رسید که آزادی توانایی در استفاده از بدن به این روش وجود دارد.”
این برای او در کتابها نبود ، با خانواده اش از هر مکانی در نزدیکی مدرسه رقص دور می شد ، و همانطور که او اشاره کرد ، “رقص چیزی نبود که همه بتوانند از عهده آن برآیند.”
اما اکنون ، در سن 79 سالگی ، ریچاردسون به عنوان پیرترین رقصنده در باله جوانان ساسکاچوان ، یک مدرسه رقص مستقر در رجینا ، آرزوی کودکی خود را برآورده می کند.
همانطور که مربی لیستی از مراحل را بیرون می کشد ، ریچاردسون با دقت گوش می کند و راه خود را از طریق عربی در اتاق متعادل می کند ، و تا انتها نفس می کشد.
او با شلیک خودآگاهی ، اعتراف می کند که به سرعت و یا لنگش مانند سایر رقصنده ها نیست. در حالی که ممکن است آنها در اطراف اتاق بچرخند ، او فقط ممکن است دو بار قبل از سرگیجه چرخش کند.
او با خندیدن به خودش گفت: “احساس می کنم تعادلم از بین می رود. به من گفته اند که باید ایستاده بمانم و فکر می کنم ترک آن مرحله عاقلانه تر است.”
ریچاردسون در بزرگسالی در سن 45 سالگی شروع به رقصیدن کرد ، و حتی اگر لطف چیزی نبود که فقط به طور طبیعی جریان داشته باشد ، از حرکت باله لذت می برد.
“با یادگیری چیز جدید ، یادگیری آن در مورد بدن خودم ، یادگیری آن در مورد خود رقص ، یک نوع لذت و نوع هیجان وجود داشت.”
و در حالی که او فکرهایی را در مورد ترک سیگار داشته است ، هر بار دانش آموزان همکارش او را ترغیب کرده اند که با هر سرعتی یا در هر سطحی که باشد ، به آن پایبند باشد.
وی گفت: “و من فکر کردم ، اگر آنها از حضور من در کلاس بدشان نمی آید ، خوب است. و من واقعاً به آنها احترام می گذارم.”
مربی بارب کامرون ریچاردسون را “یک الهام” می نامد و می گوید او به همه ، از جمله جوانترین دانش آموزان مدرسه ، یادآوری می کند که رقص برای همه مناسب است.
کامرون گفت: “ادامه رقصیدن و انجام باله در سن او ، بسیار باورنکردنی است.” “افراد زیادی این کار را انجام نمی دهند ، بنابراین ما فقط از داشتن او هیجان زده ایم.”
تشویق های رقصنده های همکار او ریچاردسون را پر از احساس می کند.
وی گفت: “این احساس خاصی است ، زیرا من آن را انجام می دهم و آن را دوست دارم.”
“این همچنین از نظر روشی خاص است که دیگران نمی گویند تسلیم شوید ، یا بیرون بروید و اجازه دهید در سطح بهتری خودنمایی کنیم. آنها به نوعی من را به سطح خود می رسانند.”