در طی یکی از جلسات برنامه ریزی اولیه برای بازی های المپیک زمستانی 2010 ونکوور بود که رئیس جیب جیکوب سخنان یک مقام دولتی استانی را در مورد دره کالاهان شنید ، که در نهایت میزبان اسکی صحرانوردی و پرش اسکی در طول بازی ها بود.
جیکوب ، که در مراحل مناقصه المپیک شرکت می کرد و یکی از اعضای هیئت کمیته برگزاری بازی ها بود ، سرانجام دست خود را بلند کرد.
رئیس ارثی ملت اسکوامیش با خنده گفت: “من پرسیدم که این کالاهان جهنم کیست و او چگونه جهنم نام خود را در سرزمین های ما پیدا کرد.” “همه آنها به هم نگاه كردند. من گفتم این را بفهمید و به ما اطلاع دهید.”
به نظر می رسد دره کالاهان ، واقع در نزدیکی ویستلر ، قبل از میلاد ، به نام یکی از نقشه برداران اولیه در منطقه نامگذاری شده است.
جیکوب گفت: “این شروع فشار بزرگ ما برای برگرداندن نامهایمان به مکانها بود.”
گروههای بومی در سازماندهی و میزبانی بازیهای 2010 صداپیشگی داشتند. اما کندی استوارت ، شهردار ونکوور پیشنهاد کرده است که هر جنبشی برای آوردن بازی های دیگر به این شهر باید توسط رهبران بومی اداره شود.
در اوایل ماه نوامبر ، شورای شهر ونکوور به تعویق انداختن تصمیم درمورد اینکه آیا می خواهد در یک پیشنهاد پیشنهاد بررسی کند رأی داد. انتظار می رود کارکنان شهر گزارشی را در اوایل سال 2021 به شورای ارائه دهند.
استوارت گفته است كه یكی از شرط های او برای حمایت از پیشنهاد این است كه Musqueam ، Squamish و Tsleil-Waututh – سه ملت بومی اول كه قلمرو سنتی آنها شامل ونكوور است – به عنوان رئیس كمیته پیشنهادات المپیك انتخاب شوند.
روزنامه ونکوور سان در سخنرانی استوارت در سخنرانی ایالت استان به هیئت تجاری بزرگ ونکوور گزارش داد: “من در این باره با ملل صحبت کرده ام و آنجا علاقه وجود دارد.”
نامه های الکترونیکی به دفتر استوارت برای توضیح پیشنهاد شهردار بلافاصله پاسخ داده نشد.
خلسیلم ، مشاور شورای ملی اسکوامیش ، از هیچ صحبت رسمی درباره رهبری پیشنهاد آگاه نیست.
وی گفت: “ما هیچ بحث رسمی در این باره نداشته ایم.” “ما در مورد اینکه بخواهیم یا نمی خواهیم هیچ تصمیم رسمی نگرفته ایم. و هیچ بحث رسمی با ملت های همسایه خود نداشته ایم.”
نمایندگان Musqueam و Tsleil-Waututh به درخواست مصاحبه پاسخ ندادند.
خلسیلم گفت قبل از اتخاذ هر تصمیمی ، جوانب مثبت و منفی میزبانی یک المپیک باید سنجیده شود.
وی گفت: “واقعیت این است كه چیزی مانند میزبانی المپیك نیاز به سرمایه گذاری و حمایت قابل توجهی از طرف دولت های فدرال و استانها دارد.” “در حالی که تعدادی از مزایای گزارش شده وجود دارد ، اما تعدادی اشکال نیز وجود دارد.
“من فکر می کنم بسیاری از این روند کار باید مشخص شود ، به ویژه در زمینه چالش هایی که طی دهه آینده با آنها روبرو خواهیم شد و چالش هایی که در چندین جبهه با آنها روبرو هستیم.”
بعلاوه ، یعقوب گفت: “چیزهای زیادی وجود دارد که با درگیر شدن درگیر شوید [in a bid] برای مردم ما “.
وی گفت: “من فکر نمی کنم ملت های ما با توجه به داشته های ما تا چه حد از منابع رهبری و سرعت تغییر آنها به نظر می رسد ، می توانند همه چیز را از ابتدا تا انتها پیش ببرند.”
ایجاد یک دستور کار مشترک
با استفاده از 15 مکان برای بازیهای المپیک 2010 در مناطق سنتی First Nation ساخته شده ، حمایت بومی برای موفقیت در بازیها بسیار مهم بود. ملت های اسکوامیش ، تسلی-ووتوت ، ماسکام و لیل وات چهار کشور میزبان اول را تشکیل دادند ، یک سازمان غیرانتفاعی با اهداف اتحاد مردم بومی کانادا و تشویق به ورود به آن در سراسر کشور.
یعقوب گفت: “من فکر می کنم این یک برنامه مشترک ایجاد کرد.” “با انجام این کار و دستیابی به آنچه در پیش گرفتیم کاملاً برجسته بود.
“من فکر می کنم این رهبری را نشان داد که چهار کشور جداگانه اول می توانند برای یک هدف مشترک با هم کار کنند و از آن بهره مند شوند.”
تماشا کنید | رئیس جمهور بازی های 2010 می گوید ونکوور باید برای سال 2030 پیشنهاد بدهد:
وی گفت: مشارکت در این بازی ها باعث افزایش آگاهی از مسائل بومی در سراسر کانادا شد.
یعقوب گفت: “هنگامی که ما برای اولین بار کار خود را شروع کردیم ، در مناطق خود بسیار نامرئی بودیم.”
وی گفت: گروه های بومی “نسبتاً خوب در جبران استفاده از زمین های ما عمل کردند.” این المپیک همچنین منجر به بازگرداندن نام های بومی سنتی به مکان ها و مکانهای دیدنی به علاوه شناخت هنرها و فرهنگ First Nation شد.
جان فورلونگ ، که رئیس کمیته برگزاری ونکوور برای بازی های زمستانی المپیک و پارالمپیک 2010 (VANOC) بود ، بخشی از گروهی است که به بازی های 2030 نگاه می کند. وی گفت که هرگونه پیشنهاد بدون مشارکت بومی غیرممکن است.
وی گفت: “من هیچ سناریویی نمی بینم كه اولین ملت ها در آن دخیل نباشند.” “آنها در سال 2010 تفاوت ساز بودند.
“اولین ملل از سال 2010 در چندین تجارت جدید فعالیت می کنند. غریزه من به من می گوید که آنها علاقه شدیدی به درگیر شدن مجدد در آنها دارند.”